مقوله«سماع» از بحث برانگیزترین مفاهیم حوزه عرفان و تصوّف اسلامی است. این واژه فراتر از معنای قاموسی خود، در معنی اصطلاحی، جایگاه ویژهای در پهنه معارف و تعالیم اسلامی و ایرانی یافته است.
در مثنوی معنوی که حاصل جوششهای معرفتی حضرت مولاناست، این مهم به فراخور داستانهای آن مورد توجّه قرار گرفته است و نیمی از موارد کاربرد «سماع» در معنای اصطلاحی آن میباشد.
از دیگر سو در کتاب ارزشمند اللّمع، که یکی از منابع معتبر و متقدّم تصوّف اسلامی و تألیف ابونصر سرّاج طوسی«طاووس الفقراء» است، شاهد هستیم که مسأله سماع در دو جای مجزّا و در زمره یکی از قابل اعتناترین مسائل حوزه دین و عقیده مورد بحث قرار گرفته و حتّی بخش دهم کتاب را نیز منحصراً به خود اختصاص داده است. در همین راستا، ما در این جستار، نحوه نگرش این دو اندیشمند بزرگ اسلامی و ایرانی را در دو عصر مختلف در باب مسأله«سماع» بررسی کردهایم.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |