دانشیار گروه زبان وادبیات فارسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران ، nazari113@yahoo.com
چکیده: (860 مشاهده)
اخلاص، انفراد است؛ یعنی از همه بریدن و به خدا پیوستن و بر بساطِ محبت نشستن و مرغ تیزپروازِ آمال و علایق را پَرکندن. عارف نباید بهعبادات ِخویشمغرور و متکی باشد؛ چونخودبین، خدابین نگردد. بلکه عارف رستگاری و تنزیه روح خویشرا به عنایت الهی نسبت دهد، نه به کوششخویش. اخلاص، نوریاست که در نهادِ عارف، افروخته میشود تا از شرک و اشتراک اعراضکند. سالک در نخستین قدم، باید دل را از آلودگیها بزداید و درتمام ِامور ریا نورزد و در اعمال و عبادات ِخویش، رضایت وخشنودی خداوند را بجوید. راه حق از عبادت خدا جدا نیست و جزء خالق یگانه و رضایت او هدفی وجود ندارد. نویسنده این مقاله میکوشد در این پژوهش مشخص کند که آیا با عبادات میتوان به اخلاص راه یافت؟ یا برای نیل به اخلاص به امور و معارف دیگری نیز نیاز است؟ در این میان حجابهایی که سالک را از اخلاص دور میسازند، چیست؟ این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانهای انجام گرفته است. هدف از این پژوهش ادراک مراتب و وسایطی است که درک و نیل به آن وسایط، سالک را به مراتب اخلاص نزدیکتر کند و با استمداد از آن حجاب ها وموانع را یکی پس از دیگری پس زند، تا جمال جانان بر او جلوهگر شود. از جمله دریافتهای مخاطبان از خوانش این پژوهش این است که مولانا اخلاص را تسلیم محض سالک، در برابر حکم بیچون و چرای حق تعالی میداند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1399/4/21 | پذیرش: 1399/11/5 | انتشار: 1399/6/1