تصوف و آموزههای عرفانی، جایگاه ویژهای در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. دیوان غزلیات بیدل دهلوی، به عنوان نماینده سبک هندی، یکی از متون ادبی است که حاوی معانی عمیق و ژرف آموزههای عرفانی است. مقالهی حاضر، با روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر دیوان غزلیات بیدل، به بررسی جایگاه عرفان عملی و مقامات و احوال در اشعار بیدل پرداخته است. مقامات و احوال در سیروسلوک عملی، بسیار حائز اهمیت است و در اکثر کتب عرفای مسلمان، به این موضوع پرداخته شده است. بیدل نیز در دیوان غزلیات خویش، به شکل گسترده و چشمگیری موضوع مقامات و احوال در سیروسلوک عملی را با آرایههای زیبای ادبی بیان میکند.
به طور کلی در تقسیم بندی که عرفا برای مقامات و احوال انجام دادهاند، میتوان هفت مقام توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکّل و رضا، و ده حال مراقبت، قرب، محبّت، خوف، رجاء، شوق، انس، اطمینان، مشاهده و یقین را نام برد، که تمامی این مقامات و احوال در دیوان بیدل در ابیات زیادی آمده است. با توجه به اینکه فهم اشعار بیدل، مشکل است و تاکنون شرحی بر دیوان غزلیات او نوشته نشده است، ضروری است با دسته بندی اشعار او در زمینه مقامات و احوال، بازتاب این مقامات و احوال در دیوان او مورد بررسی قرار گرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |