دکتر حسین زهدی صحت،
دوره ۱۳، شماره ۵۰ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
عشق از دیدگاه مولانا ملازم با مطلق وجود، معرفت، پاکبازی، رازداری، عقل، جنون و مستی بوده و به دو نوع مجازی و حقیقی تقسیم میگردد. متعلَق عشق حقیقی خداوند است و متعلق عشق مجازی غیر خداوند؛ عشق حقیقی علت آفرینش و بقاء عالم بوده و مایه تولدی دوباره وچندباره برای انسان است. عشق با درمان دردهای درونی انسان به او حیات جاودان بخشیده، با راهبریهای خود، وی را ابن الوقت کرده و به کار بیمزدٍ عاشقی میگمارد؛ کاری که بزرگترین قمار عالم بوده و تمام هستیِ او را دانسته به تاراج میبرد. مراتب این عشق متناظر با مراتب وجود است و در تمام شریان هستی جریان دارد. با اینکه عشق حقیقی حساب و کتاب منطقی نمیشناسد اما به هرحال دیدگاه مولانا درباره انواع و مراتب عشق، به ویژه در مصداقها ناتمام باقی میماند. در رابطه عقل و عشق نیز از نظر مولانا مانند بسیاری دیگر، نقش عقل، طفیلی، فرعی و مقدماتی است، درحالی که عقل در عرفان اسلامی سالک واقعی است و آنچه و آنکه حادثه عشق را تجربه میکند و از شراب آن مینوشد همین عقل است؛ بنابراین عشق چیزی فراتر از عقل نیست بلکه همان عقل مست شده است