شعر و غزل حافظ از دیرباز و به ویژه در روزگار ما سخت مورد توجّه و نقد و بررسی و تفسیر قرار گرفته است. تا حدود صد سال پیش کسی در مورد غیر اسلامی بودن و یا رنگ عارفانه نداشتن این اشعار سخنی نگفته است. امّا از هنگامی که دانش پژوهان ایرانی با نقد و تفسیر و دیدگاه غربیان و به ویژه خاورشناسان آشنا شدند، اندک اندک زمزمههایی در این باره بلند شد و گروهی به کلّی ریشهی عرفانی-اسلامی شعر حافظ را انکار نمودهاند. این مقاله نقدی است بر مقالهی «بنیانهای تفکّر حافظ»، نوشتهی آقای دکتر محمود درگاهی دانشیار دانشگاه زنجان. نویسندهی محترم پس از رد نظر و دیدگاه کسانی که بخش بزرگی از شعرهای حافظ را عارفانه معنی وتفسیر میکنند، بنیانهای فکری او را بر چهار پایه استوار دانسته است که عبارتند از: 1- اندیشیدن به مرگ و ناکامی انسان 2- جبرگرایی 3- هستی شناسی شکّاکانه 4- لذّت گرایی و هدونیسم. در این گفتار چهار پایهی مذکور و دیدگاههای مطرح شده ی دیگر محقّقان، بررسی و کاویده شده است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |