شاعر معاصر ایران، سهراب سپهری در برخی از اشعارش به موضوع مرگ میپردازد. جاندان، بزرگترین شاعر متافیزیک انگلستان، نیز از آن دسته از ادبایی است که توجّهش به مرگ در سطح جهانی زبانزد علاقهمندان به ادبیات است. این اشتراک در موضوع دستمایۀ پژوهش پیش رو قرار گرفته تا از این طریق افتراق میان تفکّرات دو شاعر بررسی شود. در حالی که دان، به دلیل بالا بودن بسامد موضوع مرگ در آثارش، شاعری مرگاندیش لقب گرفته، سپهری به مرگ به اندازۀ دیگر مسائل بنیادین بشر و نه بیش از آن میپردازد. برخلاف دان که در نحوۀ برخورد با مرگ ثبات رویه ندارد، سپهری با یک نگاه ثابت و مثبت به مرگ مینگرد. عدم ثبات رویۀ دان از تردید مذهبی وی ناشی میشود و نگرش مثبت سپهری به مرگ ریشه در عرفان اسلامی و آشنایی وی با عرفان شرقی دارد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |