داستان مطرب پیراسرارالتوحید، درمصیبت نامۀ عطار و مثنویمولوی، با تغییر عناصر داستانی، پیام و محتوا و شخصیتهای داستان بهکارگرفته شده است و موضوع اصلی آن، سماع عارفانه وممنوعیت و مقبولیت آن است که هر سه متن، بدان توجه ویژه داشتهاند. قهرمان اصلی داستان اسرارالتوحید و داستان عطار، خود ابوسعید است؛ امّا شخصیت اصلی داستان مولوی، خلیفۀ دوم است که برگرایش مذهبی مولوی و واردکردن گفتمان صریح دینی در متن تأکید دارد. این تحقیق براساس دیدگاه گرماس و با مطالعۀکتابخانهای و با سویۀ توصیفی –تحلیلی کوشیده است تفاوتها و همسانیهای سه متن را از منظر داستانی ومحتوایی بیابدوتوانمندی و علائق اصلی هریک از ایشان را دراین داستان نشان دهد. حاصل این است که مولوی در داستانپردازی و معناپروری قویتر وتوانمندتر از عطار و محمد بن منور عملکرده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |