دوره 11، شماره 43 - ( 6-1399 )                   جلد 11 شماره 43 صفحات 40-13 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی،واحد آزادشهر، دانشگاه آزاداسلامی، آزادشهر، ایران ، mandana_alimi@yahoo.com
2- مربی گروه دروس عمومی، دانشگاه علوم پزشکی، آبادان، ایران.
چکیده:   (794 مشاهده)
     منظومۀ جمشید و خورشید در میان عموم مردم و قاموس پژوهش­های علمی، اثری ناشناخته و غریب است. بی­شک این نا­­آگاهی تاریخی و ابهام­برانگیز بر رهیافت بینامتنیت این منظومه، ما را مترصد این مقاله نمود. این مقاله با رویکردی تاریخی-عرفانی ضمن اشاره به روان­شناسی فردی و اجتماعی آن عصر، نشانگر حلقه­‌هایی از ادب وعرفان است که به کمک رهیافت بینامتنیت و چهارچوب نظری «تاریخ­گرایی عرفانی» کوشیده است با نشانه­‌های درون متنی و برون متنی به خلاف باورهای عوام- عرفانی بودن منظومۀ جمشید و خورشید را اثبات کند. مطابق دستاوردهای تحقیق، از این منظر می­توان به اثبات فرضیۀ عرفانی بودن متن جمشید و خورشید پرداخت: رمزگشایی مقاله از شالودۀ بینامتنی اثر که پیوندی دیالکتیک و گفتگومدارانه دارد. با تحلیل این اثر می­توان به ژرف­ساخت این منظومۀ صوفی‌گرایانۀ قرن هشتم آگاه شد. این اثر در گفتگو با ساخت قالب فکری و فرهنگی قرن هشتم یعنی عرفان­گرایی، آفریده شده است. این مقاله با رویکرد «تاریخ­گرایی عرفانی» و رهیافت بینامتنیت با تکیه بر ژرف­ ساخت منظومۀ جمشید و خورشید با توجه به عناصر آفرینش (ادبی- عرفانی) قرن هشتم، نوشته شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف با توجه به ماهیت آن، از پژوهش‌های نظری محسوب شده و  بر پایۀ مطالعات کتابخانه­‌ای است و روش تحقیق در آن به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است..
متن کامل [PDF 519 kb]   (178 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1399/2/1 | پذیرش: 1399/9/21 | انتشار: 1400/6/1

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.