جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای ذوقی

سهیلا ذوقی، علی محمّد مؤذّنی،
دوره ۳، شماره ۱۰ - ( فصل نامه ی علمی پژوهشی زبان و ادب فارسی «ادب و عرفان» ۱۳۹۱ )
چکیده

انسان کامل سرچشمۀ همۀ معارف اولیا و انبیا در باب خداوند است، بلکه او خود حقیقت الهیّه ابدی است. با تشریح توانایی­ها و ویژگی­های انسان کامل باید او را زبده و خلاصۀ انسان­ها و وارث انبیا ، و دل او را جام جهان نما و آیینۀ گیتی نامید. این جاست که انسان کامل مظهر عنایت الهی واقع شده و جهان به وسیله او  نگهداری و تدبیر ‌می­شود. او خلیفۀ الهی و نایب خداست که به این ساحت خاکی فرود آمده تا مظهر جلال آن کسی باشد که جهان را وجود بخشیده است. هیچگاه عرصۀ آفرینش از وجود او خالی نیست و در میان همۀ اولیای الهی در یک زمان، یک نفر قطب کامل وجود دارد که مقام و مرتبه­اش از همه بالاتر است. در مقاله حاضر به بررسی اندیشه و دیدگاه  مولانا و ابن عربی درباره انسان کامل پرداخته شده است.


سهیلا ذوقی،
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( فصل نامه ی علمی پژوهشی«عرفانیات در ادب فارسی» ۱۳۹۴ )
چکیده

این نوشتار، به بررسی و تطبیق مفهوم عرفانی «عالم صغیر» یعنی پنداشتن انسان به منزله جهانی کوچک که در بردارنده تمام عناصر «عالم کبیر» یعنی جهان هستی است در عرفان ایرانیان باستان و مشترکات آن با عرفان اسلامی (= مولوی) می پردازد. با نگرشی اجمالی و کوتاه درباره تاریخچه اندیشه عالم صغیر و کبیر در فرهنگ یونان، هند قدیم، ایران باستان، به تبیین کلّی دیدگاه اسلام بخصوص مولوی در این زمینه می پردازیم. انسانی که در سلسله مراتب وجود، به عنوان آخرین مرتبه هستی پا به عرصه وجود گذاشته و یا به قولی متأخر زمانی است. ولی علّت غایی آفرینش محسوب می شود و خلاصه و زبده تمام مخلوقات به شمار می رود و اگرچه به ظاهر و صورت جهانی کوچک به شمار می رود در باطن عالمی بزرگ است. 


دکتر سهیلا ذوقی،
دوره ۱۰، شماره ۴۰ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

دین زرتشت از کهن ترین ادیانی است که حاوی مبانی و مایه های اصیل عرفانی بوده و بر ادیان شرقی و غربی تأثیر شگرف داشته است. بی شک در عرفان و تصوف بیش از هر رشته دیگری، میراث زرتشتی حفظ و نگهداری شده و با تفسیرهای جدید و مناسب با دین اسلام ارایه گردیده است. با توجه به اهمیت نور در عرفان زرتشتی باید به این نکته پرداخت که مولوی نیز به عنوان یک عارف نامی مانند سایر عرفای پیش از خود و تحت تأثیر عرفان زرتشت به نماد نور توجه داشته و در معانی و مفاهیم متعالی آن تأمل کرده است. در دین زرتشت آتش و نور، نشانه و رمز وجودی خداوند، انوار تابنده از آن ذات اقدس، معرفت و عرفان، شناخت حکمت و راه رسیدن به ذات حق باری تعالی هستند. معرفت و عرفان او نیز موضوعات بنیادین عرفانی از قبیل حقیقت وجود، حقیقت انبیا و اولیا، مسأله رویت حق، مسأله وحدت وجود و مقام فنا و بقا را که از پیچیده ترین موضوعات عرفانی است، از طریق نماد نور شرح و بسط داده است. البته باید متذکر شد که نماد نور در آثار مولانا نسبت به پیشینیانش از بسامد بالایی برخوردار است، و صور خیال و ایماژهای جذاب و جالبی دارد. مولانا براساس تجربه عرفانی خود، واژه ی نور را برای توصیف حقیقت وجود حق به کار می برد، که در این مقاله به بررسی آن پرداخته میشود.   

دکتر سهیلا ذوقی،
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

     اختیار و جبر در فرهنگ ایران باستان، روندی متغیر و پرفراز و نشیب داشته و از همان آغاز راهی یکسان نپیموده؛ چنان که در واژه های آریاییان آغازین ایران که در کتاب دینی مزدیسنان(اوستا) برجا مانده است، جدایی جبر و اختیار از یکدیگر و تفاوت آنها در کارهای روزانه ایرانیان جدایی ناپذیر می نماید. این روند با فراز و نشیب هایی تا دوره ساسانی دنبال می شود که زروان باوری اندیشه جبرگرایی خود را نمایان تر می سازد و در این دوره اندیشه  برآمده از آیین زروانی با اندیشه و فرهنگ مزدیسنی می آمیزد که همه چیز حتی خیرگزینی اهورامزدا و شرگزینی اهریمن را بر پایه اختیار آن دو استوار می داند و حد میانه ای از باور به جبر و زروان باوری در اندیشه مردم ایران باستان پدید می آید که البته هنوز فرهنگ اختیار باوری، بر اندیشه زروان باوری چیره است. در نظر مولوی نیز جبر و اختیار مربوط به درجات سیر و سلوک و مقامات استکمالی سالکان است بدین معنی که سالک در آغاز سیر و سلوک تا وقتی به مقام فناء فی الله و معیّت با حق-که آخرین مقام وصول سالک است- نرسیده باشد، حالت اختیار در خود احساس می کند، اما وقتی به آن مقام رسید و تعینات هستی در او فانی شد دیگر از خود هیچ اختیاری ندارد. در این پژوهش برآنیم دو عنصر جبر و اختیار در متون زرتشتی  و همچنین مشترکات آن با اندیشه مولانا را  بررسی نماییم، و سرانجام بر این نکته معترف خواهیم شد، زرتشت نیز مانند مولانا بر این باور است هر انسانی صاحب اختیار و اراده،‌ آزاد است تا بین خوبی و بدی انتخاب کند و عمده پیام آن ها اخلاقی است، و در عین حال به جبری اعتقاد دارند که در تمام ادیان و میان تمام اقوام حاکم است  و همان اعتقاد به اراده خداوند است که در طول اراده انسان قرار دارد..


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه عرفانیات در ادب فارسی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Erfaniyat Dar Adab Farsi

Designed & Developed by : Yektaweb