۵ نتیجه برای عین القضات
مهدی شریفیان، احمد وفایی بصیر،
دوره ۳، شماره ۹ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
بی گمان افکار عرفانی و صوفیانه ی حلّاج به احمد غزّالی رسیده و از او به عین القضات همدانی، و این هر سه از همیشه تا جاویدان از گردن کشان حوزه ی عرفان و تصوف ایرانی- اسلامی می باشند. این مقاله به بیان اقتباسهای عین القضات از احمد غزالی در بسط و تقریر معانی و اسرار و حقایق عشق و اشتراکات آن دو، در این حوزه میپردازد. در آغاز، به بیان مشترکات مبحث عشق و حالات آن، در تمهیدات با سوانح العشّاق -که تماماً در باب عشق می باشد، پرداخته و در ادامه تأثیر اندیشههای عرفانی احمد غزّالی بر عین القضات همدانی که در تمهیدات تبلور یافته، بررسی و تحلیل شده است. سپس به نوع اقتباسهای عین القضات از غزّالی در سوانح العشّاق نیز اشاره می شود که شامل استعمال واژگان مشابه و معانی و مضامین متّحد و یکسان است.
مهدی ماحوزی، احمد وفایی بصیر،
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
زرتشت و عین القضات همدانی هر دو از عارفان و متفکران بزرگ ایران به شمار میآیند که از جنبههای فکری، فلسفی و عرفانی در دوره های پس از خود تأثیر چشمگیر و قابل توجهی داشته اند. با این وجود عین القضات همدانی به واسطه تأخر زمانی که از زرتشت داشته، از بعض تفکرات عرفانی وی تأثیر پذیرفته است که از آن جمله میتوان به مباحثی چون سپنته مینو و انگره مینو که همان تجلی جمال و جلال مکتب عرفانی عین القضات است، خرد پاک زرتشت که همان طور وراء عقل مورد نظر عین القضات است، نظریه نظام احسن، انسان محوری، جوهری بودن نیکی و بدی در نهاد انسان، امشاسپندان = وسائط فیضالاهی اشاره کرد. این پژوهش به تبیین نقاط مشترک مذکور در تفکر زرتشت و عین القضات پرداخته است.
شهرام ساری اصلانی،
دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
معرفت به قول عین القضات آن معناست که: «هرگز تعبیری از آن متصور نشود مگر به الفاظ متشابه». از آن جا که این الفاظ برای معانی دیگر ساخته شده اند هنگامی که به سمع می رسند به ناچار معانی ظاهری آن ها درک می شود بدین دلیل الفاظی که عارف به کار می برد دامِ علمای قشری و اهل استدلال و جدل می باشد.
در این مقاله ابتدا به پیشینه مباحث معرفتی در فلسفه یونان و تصوف اسلامی(تلقی عرفا از مقوله معرفت) و ماهیت نفس از منظر حکمای ایرانی و یونانی پرداخته شده است و سپس به تبیین و تحلیل ماهیت نفس و معرفت نفس از منظر عین القضات همدانی عناوین معرفت النفس از منظر عین القضات به ترتیب عبارت اند از: مبادی معرفت،تأکید قاضی بر وجوب تحصیل معرفت،طریق حصول معرفت، مراتب معرفت، معرفت شهودی.
مرتضی جعفری، فرح نیازکار، ولی اله اسماعیل پور،
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
مسأله «جبر و اختیار» یا «حریّت اراده» در عرض موضوعاتی دیگر چون امامت، خیر و شر، تشبیه و تنزیه و علم خداوند، یکی از مضامین پر بسامدی است که در حوزه کلام، فلسفه و عرفان اسلامی پیوسته مورد توجه متکلمان، فیلسوفان و عارفان بزرگ اسلامی بوده است؛ چنانکه عینالقضات همدانی، از عارفان بزرگ مکتب خسروانی، این مفهوم را در متون منثور عرفانی فارسی، در دو حوزه عاشقانه و کلامی- فلسفی مورد بررسی قرار داده و در حوزه عشق، به جبر مطلق عاشقانه - عارفانه و در حوزه کلامی- فلسفی، به هر سه مسأله جبر، اختیار و «امرٌ َبینَ الاَمرَین» ملتزم شده و از این رو، دیدگاه او در این خصوص، به نظریه شیعه و معتزله نزدیکتر از نظریه اشاعره شده است.
SH شهرام ساری اصلانی، SY سیاوش مرادی، MI میرجلال الدین کزازی،
دوره ۱۲، شماره ۴۸ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
در تأثیرپذیری عین القضات از ابوسعید ابوالخیر تردیدی نیست. او به سانِ ابوسعید، شریعت را مجموعه ای از قواعد میداند که نه تنها احوال عاشقان درآن مجموعه نمیگنجد، بلکه در عالم عرفان، مانند «نگاهبان» و حارسی است که نمیگذارد اسرار ربوبیت مجال بحث و پیدایش بیابد. نیمی از تصوف عین القضات استمرار تصوف خراسان است و نیم دیگر استمرار تصوف سلسله جبال ایران. عین القضات از ابوسعید شناختی دقیق داشته و از طریق محمد حَمویه با وی آشنا شده و ظاهراً یکی از مقامات او را هم خوانده بوده است.این دلایل برای همسو بودن بخشی از نگرشها و نگارش های قاضی با ابوسعید استوار به نظر میرسد و ما با عنایت به همین اصل برخی از وجوه تعالیم عرفانی عین القضات همدانی را در تعالیم عرفانی ابوسعید بازیافتهایم که نشان از گرایش و تعلق خاطر قاضی به تصوف خراسان و صوفیان خراسان دارد. این وجوه اشتراک به ترتیب عبارتاند از: نفی خودبینی، نفی تکبر، نفی تدبیر، نفی مقاومت و حکم وقت.