پرداخت تخصّصی به مبحث «قوت جان» در آثار عرفا، و بویژه مولانا، علیرغم جاذبه و استعداد بالای موضوع، پهنهای است که گوییا از مسیر قافله عرفانپژوهان، به دور مانده است و اگر هم پژوهشگران حوزه ادب عرفانی، و یا مولاناپژوهان، به مسائلی نزدیک به این موضوع پرداختهاند، محصول کارشان یا نگاهی مجمل به آراء و افکار مولانا دارد و یا حیطه کندوکاوشان، تنها زاویهای از آن چیزی است که در دایره « قوت جان » میگنجد. منظور از «قوت جان» تمام بایستههای حیات روحانی و معنوی انسان است.
حاصل پژوهش ما در پهنه میراث مولانا، نشان داد که از منظر او، غذای حقیقی انسان، معارف روحانی است، نه مائدههای زمینی. به بیانی موجزتر، وی اهمّ قوتهای جان آدمی را، عشق و محبّت، نور، ذکر، موسیقی، دیدار یار، سماع عارفانه، سکوت، حکمت، مصاحبت ابدال و حتّی جوع و غم عارفانه میداند. لذا ما در این پژوهش، کوشیدهایم، با بررسی شواهد اندیشهای مولانا، نظرات، تجارب، اندیشهها و باورهای وی را در خلال آثارش، حول مبحث «قوت جان» یا اصطلاحا «مأکولات روحانی» بکاویم و تجلّی مؤلّفههای مذکور به انحاء مختلف را، در ذهن و زبان وی بررسیم.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |