کلام اشعری که در انطباق با بنیادهای شهودی تصوف، مذهب کلامی مسلط بر این نظام معرفتی است به سبب داشتن برخی از مؤلفّهها، بستر مناسبی برای شکلگیری تساهل و تسامح فراهم آورده است. تساهل و تسامحی که آفریننده زیباترین جلوههای نوعدوستی و فراتر از آن هستیدوستیِ صوفیانه گشته و عالم را به سبب آنکه همه از جانب اوست در جایگاه معشوقی نشانده است. رابطه تساهل و کلام اشعری در نظام تصوف گاه مستقیماً و بر اساس مبانی نظریای چون جبر و کسب، جریان عاده الله، خرق العاده و ناتوانی عقل شکل میگیرد و گاه در لفافه برآیندهای این نظام کلامی، که وحدت وجود یکی از آنهاست، به عرصه میآید. در نهایت شاید بتوان گفت بسیاری از آنچه را که میتوان از آن به عنوان شاخصههای نوعدوستی یاد کرد باید در دل باورهای اشعری جستوجو کرد. امری که راه را برای تأویل زبان رمزی صوفیه و پذیرفتن امکان برداشتهای متفاوت از پدیدهها باز میگذارد و مبانی تساهل در تصوف را تشکیل میدهد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |