عطّار، شاعر و عارف بزرگ قرن ششم، صاحب چند مثنوی ارزشمند عرفانی است. او منظومههایش رابرای خواص نسروده و به هنر نیاراسته، بلکه داستانهایش را به رمز و هدفی آراسته است که وی را در ردیف شاعران سمبولیست قرار میدهد. شاعر عارف رمزی را در پایه و اصل داستانهایش نهاده واز بازیگران صحنهها به عنوان رمز و نماد بهره برده است که حالات و حرکاتش بیانگر اصل و رمز اوست.
این نوشته به اختصار در پی بررسی جنبههای رمزی و عرفانی هفت وادی شهر عشق منطقالطّیر ومثنویهای دیگر عطّار است و اینکه نمادهای به کار رفته در این مثنویها جنبه عرفانی و اجتماعی دارند و جنبههای عرفانی آن پررنگ تر از جنبههای دیگر است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |