آثار ماندگار عرفانی چه در حوزه شعر و چه در نثر اغلب با استفاده از هنرهای بیانی و زبانی و به شیوه ادبیات شکل گرفته است. اشعار و امثال و گفتار و کلمات قصار و تمثیلات و تلمیحات و تعبیرات بسیار جذّاب و زیبا و حکایتهای بسیار کوتاه و پر معنا از ویژگیهای مشترک ادبیات و عرفان است. صرف نظر از تفاوت در نوع نگرش و سویه نگاه به پدیدهها در ادبیات و عرفان، اساس کنشها و روشها در هر دو غالباً همسان است و بنیاد بسیاری از متون مهم ادبی و عرفانی را عنصر عاطفه و اندیشه و تخیّل تشکیل میدهد. در حوزه زبان نیز بین عرفان و ادبیات تقریباً اشتراک نظر وجود دارد. جلوههای موسیقایی و بنمایههای بلاغی به طور تمام عیار و بسیار طبیعی در آثار منثور عرفانی نیز به کار گرفته شده است. تعریف دکتر شفیعی کدکنی از عرفان، به عنوان نوعی نگرش هنری به دین ناشی از این واقعیتها است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |