واژۀ صوفی، یکی از واژههای کلیدی و قابل اهمّیّت در مثنوی است. مولانا در هر سخنی از دیدگاهِ صوفیانه برکنار نیست. گاهگاه عرفان را با تصوف درمیآمیزد. باید با ژرفنگری، گفتارِ نابِ عارفانۀ او را پیدا کرد. مولانا در مثنوی «روانشناسی صوفیانه» را طرح میکند امّا نه برحسب طرحهای نظاممند موجود در کتابهای درسی کلاسیک؛ از اینرو، پژوهندۀ آثارش، خود، باید چارچوبی فراهم آورد که در درون آن، این تعالیم را بتوان مورد بررسی قرار داد. این مقاله با شیوۀ تحلیلی- توصیفی چهرۀ صوفی را در مثنوی مینمایاند و در پایان صوفی حقیقی را از صوفینمایان متمایز میسازد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |