پرسشهای فلسفی از دیرباز و از روزگار رودکی و فردوسی تا دورهی معاصر در شعر فارسی دیده میشود. با این حال، بارزترین جلوهی آن را در رباعیّات فیلسوف شاعر، خیّام نیشابوری میتوان دید. این پرسشها که همواره برای بشر مطرح بوده، غالباً دربارهی فلسفهی آفرینش، حیات و مرگ است و این که انسان از کجا و برای چه آمده و به کجا خواهد رفت.
در میان شاعران معاصر، تأمّلات خیّامی از جمله پرسشهای فلسفی، در شعر مهدی اخوان ثالث جایگاه خاصّی دارد تا بدان جا که میتوان این ویژگی را یک مشخّصهی سبکی در شعر اخوان به شمار آورد. در این مقاله به تحلیل پرسشهای فلسفی در شعر اخوان از لحاظ محتوا و فرم پرداخته شده است و در حوزهی فرم، ارتباط بین پرسشگری با زبان، شیوهی روایت و پایانبندی در شعر، مورد بررسی قرار گرفته است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |