پیران طریقت و سخنوران حقیقتجو ذکرِ «لااله الاالله» را از لوازم، بل از پایههای سیر و سلوک و وصول به عالم یقین قرار داده و غفلت از آن را از موانع وصال برشمردهاند. یادِ آگاهانهی محبوب، موجب میشود تا روندهی راه حق، عهد و پیمان بندگی خود را با خالق و حبیب خویش تجدید کرده، شهد ذوق روزگار وصل را در کام جانش تازه بدارد.
صدّیقان راستین همواره برآن سرند تا افضل اذکار را بر دل و جان جاری سازند، و آن عبارت است از نفی ما سوی الله که شاخص آن «لا» (لااله) و اثبات ذات احدیت که با «الاّ» (الاالله) ابراز و اظهار میگردد، که تا سالک صادق ،غیریت و دویی را با جاروب «لا» از دل نزداید، و با مصباح «لا» چراغ جان را نیفروزد و با آتش «لا» تعینّات را نسوزاند و با نهنگ «لا» دو عالم را نیوبارد و با تیغ «لا» وابستگیها را نگسلد، نمیتواند لاف «الا» زند و به سرای «الا» پای گذارد و به صدر «الا» رسد و سلطنت «الاّ» را درک کند و به وحدت «الا الله» دست یابد.
نگارنده، برآن است تا در آغاز اشارهای کوتاه به ذکر و تهلیل از دیدگاه بعض عارفان، عالمان و شاعران کند و آنگاه اصطلاح «لا» (لا اله) و ملازمت آن با «الاّ» (الا الله) را در برخی متون حکمی و عرفانی به اختصار تمام به عنوان فتح باب، بررسی کرده، پس از آن به کاربرد آنها و تصویرسازیهای شگفت و زیبایی ـ که مولانا در برابر چشمان اهل بینش میگشاید ـ بپردازد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |