داستانِ هبوطِ آدمی از بهشت یگانگی به برزخ بیگانگی، به گونههای متفاوت در تفاسیر اسلامی و غیر اسلامی گزارده شده است. در مسیحیّت نوعِ انسان، به ذات گناهکار است؛ در قرآن نیز استعدادِ طغیان و گناهکاری در نوعِ انسان وجود دارد؛ امّا این هر دو روایت پایانی متفاوت دارد. در روایت مسیحیّت، مسیح با ایثارِ خونِ خویش، تاوانِ گناه کاریِ آدم را میپردازد؛ ولی در روایتِ قرآنی، در همان زمانِ ازلی، قلم، از نتایجِ مشیّت قِدَم، در حقِ آدم به سعادت میرود و گناه او به حکمِ عذر به وی حوالت داده میشود. درهم ریزیِ معناها؛ همچنین سرشتِ مشابهِ آغازین و سرنوشتِ متباینِ فرجامین، پژوهندگان را برآن داشت تا با رویکردی تفسیرگرانه به بازخوانیِ شعرِ فروغ به قصدِ معناگشایی از اسطورهی هبوطِ آدمی، با خوانشیِ میان متنی، بپردازند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |