رابطهی ادبیّات فارسی و ادبیّات ترکی به دلیل خویشاوندی سببی که میان آنها پیش آمده است، رابطهای نسبتاً دیر پاست. که طیّ قرون متمادی ضمن بهرهمندی از آبشخور غنی آموزههای دینی همواره در تعامل با هم بودهاند. به یمن همین داد و ستد مبارک تعداد زیادی از شعرای نغزگوی هردو زبان به طبعآزمایی پرداختهاند. از این میان میرزا ابوالحسن راجی تبریزی، شاعر قرن سیزدهم هجری قمری، که بیتردید یکی از شعرای بزرگ ذولسانین آذربایجان است، از جمله شعرایی است که درکنار زبان ترکی به زبان فارسی نیز طبع آزمایی کرده است. چکامههای نغز و دلکش او در هر دو زبان، گویای قدرت فراوان او در فن شعر است. سرودههای وی در حوزهی واژگان، تصویر سازی، شکل و قالب و مضمون و محتوا شدیداً تحت تأثیر زبان فارسی و ادبیّات عرفانی آن است. به ویـژه رد پای این تاثیر پذیری را با حافظ بیشتر میتوان پیگرفت. مقالهی حاضر میکوشد با بررسی برداشتهای عرفانی راجی از حافظ، ابعاد این تأثیر پذیری را در دیوان راجی بیابد و به خواننده عرضه دارد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |