این نوشتار میکوشد تا با مقایسهی تطبیقی مقولهی «عشق» در اندیشهی دو شاعر نامّ آشنای جهان، شکسپیر و حافظ، شواهدی به دست دهد تا نشان از اشتراک اندیشههای آن دو در این باب باشد. بیآنکه بخواهیم آبشخورهایی مشترک برای آن دو بتراشیم و یا در صدد اثبات تأثیرپذیری یکی از دیگری باشیم، کوشیدهایم نگاه یکسان و زاویهی دید همسان آن دو را به عشق و مفاهیم پیرامون آن بررسی کنیم.
گویی شکسپیر و حافظ، ورای تفاوت زبان و طبیعت، اندیشههایی واحد و انگارههایی یگانه را به تصویر کشیدهاند. آنان زبان مشترک بشریّتاند؛ خمیرمایهی آثارشان عشق است و مفهوم عشق چونان ریشهایترین و بنیادیترین خواهش انسان، در دلسرودههای آنها نمود یافته است که به فرا خور مقال، نمونههایی از این باورهای مشترک، به شیوهی تطبیق، به دست داده میشود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |