تاریخِ ادب عرفانیِ عصر صفوی در کنار شاعران بلند آوازه و مشهور خود نشان از بینام و نشانها نیزدارد که میتوان از آن میان به سالک قزوینی اشاره نمود. اشعار وی علاوه بر اشتمال موضوعات گوناگون، مشحون از مضامین عرفانی است اما پنهان بودن چهره هنری او در عصر مذکور، او را در حاشیه نگه داشتهاست.
هدف از مقاله حاضر آن است که نشان دهد غزلیّات سالک قزوینی از حیث توجه به مضامین عرفانی در خور تأمل میباشد و نگاه او به مضامینی چون: هفت وادی، وحدت وجود، کشف و شهود، تجلّی و جذبه، ملامتگری و مجاهده، صرفاً جنبه لغوی و استعمال کورکورانه و تقلیدی آنها نیست، بلکه از اعتقاداوبه این مؤلفهها خبر میدهد و همین دلیل، جایگاه شاعر را در عصر خویش با در نظر گرفتن شرایط نابسامان عرفان و تصوف برجسته میسازد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |