سوررئالیسم جریانی است هنری و ادبی که در ابتدای قرن بیستم درکشور فرانسه آغازشد. سوررئالیستها به وجود عالمی ماورای عالم ماده معتقد بودند و راه رستگاری را در اشراقاتی میدانستند که در طی آن انسان از واقعیت و زندگی عادی خویش میبرد و به عالم ماورا دست پیدا میکند. آنان به ضمیر ناخودآگاه معتقد بودند و از شیوههایی چون نگارش خودکار، هذیان، جنون و خواب و رویا برای ثبت محتویات ضمیر ناخودآگاه استفاده میکردند. بسیاری از اصول سوررئالیستها را درعرفان ایرانی نیز میتوان یافت و ژرف ساختهای اصلی جریان سوررئالیسم، شباهت و پیوند نزدیکی با عرفان ایرانی دارد. از جمله این تشابهات می توان به این موارد اشاره کرد: نگارش خودکار یا بداهه گویی، آمیختن جد و هزل ، تکیه برکشف و شهود و ترجیح عشق بر عقل، اهمیت جنون و دیوانگی و... که بسیاری ازین موارد را می توان درآثاریکی از بزرگترین عارفان و شاعران این سرزمین یعنی مولانا یافت. در این پژوهش ابتدا مقدمهای در باب مکتب سوررئالیسم و آراء و عقاید آنان ذکر خواهد شد، سپس شیوههای سوررئالیستی و عقاید سوررئالیستی مولانا در مثنوی مورد بررسی قرارخواهد گرفت.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |