پس از رحلت نبی مُکرم اسلام و گرایش برخی از علمای اهل کتاب به دین مبین اسلام و نیز رواج اسرائیلیات، داستانها و اسطورههایی از منابع یهود و یونان باستان وارد تفاسیر مسلمانان و از آنجا وارد کتب ادبی شد که از جمله این اساطیر میتوان به اسطورۀ هاروت و ماروت اشاره کرد.
نگاه قرآن کریم به این اسطوره با نگاه تفاسیر بسیار متفاوت است، از نگاه قرآنی ارسال هاروت و ماروت به زمین برای آموزش سحر به مردم و در امانماندن از ساحران صورت گرفته است ولی متون تفسیری ارسال این دو فرشته را پاسخی برای اعتراض فرشتگان به آدمیان میدانند.
مولانا در مثنوی معنوی از تمام اجزای این داستان سود جسته است، در ابیات مثنوی، تنوع برداشت از داستان هاروت و ماروت را مشاهده می کنیم و استفادۀ مولانا از این داستان چه در بیان و چه در برداشت، کاملاً تحت تأثیر قصه های موجود است نه قرآن کریم.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |