1- دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، ایران.
2- استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد چالوس، ایران. ، karimpasandi@iauc.ac.ir
چکیده: (709 مشاهده)
بنمایۀ هستی آدمی بر اساس تقابلهای دو وجهی ساحت بیرونی و درونی او است و مهمترین کارکرد ذهن آدمی محسوب میشود و همان است که ابعاد متناقض وجود انسان و هستی را نمایان میسازد. فیض کاشانی از یک سو تحتتأثیر آموزههای قرآنی و تعالیم اسلامی و از دیگر سو تحت تأثیر تفکرات فلسفی و کلامی عصر خویش قرار دارد. وی با درآمیختن بنمایههای علمی با مبانی معرفتی و کشف و شهودی، گویی به سخنانی تازه و بدیع در واکاوی لایههای پیدا و روانکاوی لایههای پنهان آدمی میپردازد. کشف مبانی روانشناختی و جنبههای پنهان آدمی در لایههای اشعار این شاعر به روشن شدن بینش او در زمینه تقابلهای دوگانه انسان کمک میکند. با توجه به این ضرورت و اهمیت، نویسندگان این پژوهش، نخست به بررسی جایگاه انسان و ارتباط او با عالم لایزال الهی میپردازند؛ سپس جنبههای متناقض وجود آدمی را در شعر فیض کاشانی بر اساس مؤلفههایی همچون درد و لذت، جبر و اختیار، شک و یقین و... با رویکرد عرفانی- روانشناختی مورد بررسی و تحلیل قرار میدهند. از این پژوهش درمییابیم عرفان که سرچشمۀ تعادل و تکامل و به مثابۀ علم روانشناسی در دورۀ معاصر است، به شعر و اندیشۀ فیض کاشانی استواری و ثبات خاصی بخشیده است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1399/12/20 | پذیرش: 1400/2/20 | انتشار: 1399/12/20