1- استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه ارومیه، ایران.
2- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه ارومیه، ایران. ، afsaneh.rahimian@yahoo.com
چکیده: (1323 مشاهده)
قصه یکی از بهترین و رساترین شیوههای بیانی قرآن برای انتقال مفاهیم و تبیین آموزههای دینی است. قصههای قرآنی نوعی از روایت بهشمار میروند و بسامد بالایی از این روایتها مربوط به مقاطع مختلف زندگی پیامبران است. با توجه به اینکه شخصیت یکی از اصلیترین عناصر روایی است و نیز از آنجا که شخصیت ابراهیم(ع) پس از موسی(ع) بیشترین بسامد تکرار در قصص قرآنی را دارد، جستار حاضر براساس منابع کتابخانهای و با روش توصیفی و تحلیل محتوا به بررسی چگونگی اثرگذاری رویکرد تأویلی چهار تفسیر عرفانیِ حقایقالتفسیر، لطایفالاشارات، کشفالاسرار و عدهالابرار، و روضالجنان و روحالجنان بر تحول شخصیت ابراهیم(ع) و شکلگیری شخصیت نمادین ایشان پرداختهاست. نگارندگان نشان دادهاند قصه حضرت ابراهیم بهدلیل فراوانیِ رویدادهای پیشآمده برای ایشان محمل مناسبی برای بررسی عنصر شخصیت فراهم کرده است. همچنین رویکرد تأویلی تفاسیر عرفانی در تحول ابراهیم(ع) از شخصیت پیامبری الهی به شخصیتی نمادین کاملاً اثرگذار بودهاست. در این تفاسیر شخصیت بدل به عاملی پویا و تحولپذیر در مسیر روایت شدهاست، بهطوریکه در مواجهه با تفسیر آیات مربوطه، ابراهیم(ع) گاه در قالب سالک و رهرو، گاه در هیئت عاشق و محب پاکباخته در مقامات عرفانی راه میپیماید و در نهایتِ سلوک روحانیاش به انس و قرب و شهود حق تعالی نایل میشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1400/2/24 | پذیرش: 1400/5/25 | انتشار: 1399/12/20