چکیده: (61 مشاهده)
اهمیت دادن به نور و جایگاه آن با حکمت خسروانی و فهلوی ایران باستان و فلسفه یونانی قدیم آغاز شده است که شهابالدین یحیی سهروردی به عنوان فیلسوف مسلمان ایرانی نظام فلسفی خویش را بر این مبنا یعنی نور و حکمت اشراق بنیان نهاد. نور در فلسفه سهروردی از لحاظ وجودشناختی و معرفتشناختی قابل بررسی است. از نظرگاه وجودشناختی، سهروردی هستی را به نور و ظلمت تقسیم میکند و به رابطه تشکیکی با حقیقت نور قائل است و از لحاظ معرفتشناختی، سهروردی ارتباط نور و معرفتِ اشراقی را بیان میکند و بر این باور است که معرفت موجودات به انوار بالاتر خود به حالت شهود و معرفت انوار بالاتر به موجودات پایینتر به صورت اشراق است. در این نوشتار بر این بودهایم تا بهصورت توصیفی و تحلیلی، کاربرد واژه نور در آثار سهروردی و اشعار مولانا از دریچه نور- ظلمت و اشراق- شهود، مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. بررسیها حاکی از این است که مولانا در اشعار خویش همچون سهروردی به بحث مراتب تشکیکی نور در مسیر حضور و خودآگاهی میپردازد و تمام جنبههای هستی را چه در بود و چه نمود، به نور نسبت میدهد.
شمارهی مقاله: 1
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1403/8/3 | پذیرش: 1400/10/1 | انتشار: 1400/10/1