«تمثیل» یکی از شیوه های بیانی است که از دیرباز برای تبیین و تفهیم آموزههای دینی، اخلاقی، عرفانی و ... در جامعۀ انسانی به کار رفته است. بزرگان ادب عرفانی ما نیز، از جمله سنایی، عطّار، مولوی و ... از این شگرد برجسته در تفهیم اصول عرفانی و اندیشههای متعالی خود بهره بردهاند و نکات ظریف و عالی غیر محسوس را به زبانی ساده و محسوس برای مخاطبان و خوانندگان آثار خود باز گفتهاند.
مقالۀ حاضر ضمن تعریف و کاربرد «تمثیل» از دیدگاههای دینی، ادبی، بلاغی و خطابی، به بررسی تمثیلات مشترک میان عطّار و مولانا و شباهتها و تفاوتهای میان آنها میپردازد و این نکته را آشکار میسازد که مولانا ضمن ارادت و انس با عطّار و آثارش، گاه دگرگونیهایی در این تمثیلات ایجاد کرده و با بیانی نزدیکتر به زبان مردم، این تمثیلات را پروده و به کار برده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |