زائوم یا فراخرد از مباحث نوینی است که در تحلیل فرمالیستی، به مطالعه و بررسی متون میپردازد.از مهم ترین ویژگیهای زائوم این است که مانند سایر واژههای زبان دچار خودکار شدگی و روزمرّگی نمیشود و همیشه میتواند به خوبی عهدهدار وظیفه خود باشد، یعنی با برانگیختن احساس و عاطفه به کمک موسیقی بشتابد و جای معنی را پر کند. بسیاری از کلمات در غزلیات مولوی وظیفه اصلی خود را که در نزد شاعران دیگر محدود به ابزار انتقال معنی است، فرو مینهند و غایتی فراتر از خرد معمولی مییابند.این مقاله به بررسی و تحلیل مصادیق زائوم و نقش آن در غزلیات مولوی پرداختهاست. مهم ترین دستاوردهای این مقاله به کارگیری نظریه فرمالیستی زائوم در زمینه غزلیات شمس و شیوههای استفاده هنری مولوی از این نظریه است. مطالعه نشان میدهد، مولوی با هنرمندی خاص خود اصوات زبان را در خدمت موسیقی کلام میگیرد و واژههای جدیدی خلق میکند یا از کلمات بهرهجویی میکند به گونهای که روزمرّگی نداشته باشند و از این طریق احساسات و عواطف مخاطب را بر انگیزند و خواننده را مسحور خود نمایند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |