در زندگی روزمرّه قاعده مرسوم آن است که هر حادثهای به دلیل متأثّر بودن از اسباب و علل انسانی و زمینی امکان وقوع پیدا میکند. امّا در تصوف به سبب متفاوت بودن طرز نگرش به نظام هستی، این واسطههای مادّی اغلب نادیده گرفته میشوند و بعضی از کنشها و حوادث مستقیماً به مسبّب الاسباب که در ورای تمام وقایع هستی در جایگاهی قدرتمند و بی منازع نشسته است نسبت داده میشوند. بخشی از خوارق عادات که اغلب در کتابهای اهل تصوف به فراوانی دیده میشود ریشه در چنین دیدگاهی دارد. با حذف واسطههای زمینی از رابطه علّت و معلولی حاکم بر پدیدهها، یک رخداد معمولی به راحتی میتواند به قلمرو کرامتها وارد شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |