دوره 11، شماره 42 - ( 2-1399 )                   جلد 11 شماره 42 صفحات 126-93 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره). ، taher@HUM.ikiu
2- دانشگاه بین المللی امام خمینی
چکیده:   (819 مشاهده)

     عارف در جریان سیر و سلوک خود به اندیشه‌ها، حقایق و تجربه­هایی دست می­یابد که چگونگی بیان آن در قالب الفاظ، به دلیل ماهیت این­گونه معارف به سادگی امکان­پذیر نیست؛ اما عرفا با به کارگیری همه ظرفیت­های زبان، دریافت­های عرفانی خود را در قالب محدود لفظ و کلام به یکدیگر انتقال داده‌اند. احمد غزالی، عارف بزرگ قرن ششم هجری یکی از پیشروان تصوف اسلامی است که در آثار خود، اندیشه­ها و مواجید عرفانی را با تعابیر و تفاسیر بدیعی بیان می­کند. در این پژوهش می‌کوشیم سوانح العشاق را از لحاظ زبانی، تحلیل و تبیین کنیم. حاصل بررسی­ها نشان می‌دهد، احمد غزالی در این اثر از همه­ ظرفیت­های زبان اشارت و عبارت برای تبیین آرا و عقاید و همچنین بیان تجارب عرفانی سود جسته است؛ اما واقعیت این است که لفظ و واژه در زبان متعارف به نحو وضعی و قراردادی، جسد معناست و ما معنا را در چارچوب آن لفظ، محبوس می­کنیم و زبان اشارت، زبان شعر و نثر عرفانی، با همه کارکردهای تشبیهی، استعاری و قابلیت­های تأویل­پذیری، نمی­تواند به تنهایی قالب و حامل کاملی برای معانی متعالی به دست آمده از مکاشفات عرفانی باشد؛ بلکه فقط می‌توان با استفاده از آن به معانی والای عرفانی اشاره­ای داشت. احمد غزالی از نخستین کسانی است که تحول باطنی و معنوی خواننده (و نه برداشت ذهنی خواننده) را جزئی از معنای اثر و مقدم بر آن به شمار آورده است. درحقیقت گستردگی و عظمت حقیقت عشق، به اندازه­ای است که حروف و قالب محدود کلمه­ها، توانایی توصیف و انعکاس مفاهیم وجودی آن را ندارد.   

متن کامل [PDF 462 kb]   (238 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1399/1/23 | پذیرش: 1399/7/11 | انتشار: 1400/2/15

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.