در نگاه نظریه پردازان دانش زبانشناسی (Linguistics) در حیطه جامعه شناختی، پیام زبانی ـ چه دانسته و چه ناخودآگاه ـ حاوی یک سری از اطلاعات شخصی در رابطه با وضعیت اجتماعی، دید اجتماعی، فرهنگ و شرایط روحی و فردی گوینده پیام است؛ در میان نظرات مطرح شده در این باره، تئوری منطق گفتگویی (= مکالمه) میخائیل باختین، جایگاه ویژهای دارد که میتواند با رویکردی علمی و متکثّر، جنبههای گوناگون زبان و «عمل زبانی» را باز نماید؛ در میان میراث کهن ادبیات ایرانی، مثنوی معنوی از جمله متنهایی ست که اگرچه ویژگی های خاصّ زمان و مکان را در شکل گیری آن می توان دخیل دانست امّا به هر روی، گستردگی مفاهیم و پیچیدگیهای خاصّ محتوا و شکل این اثر، آن را به متنی فرازمانی مبدّل ساخته که می تواند از مناظر گوناگون، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد؛ داستان موسی و شبان در مثنوی بنا به ساخت، محتوا و ماهیّت خاصّ خود از جمله سرودههای مولاناست که می تواند با تحلیلی مُدرن، برمبنای تئوری منطق گفتگویی باختین مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |