دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی ، hadiedalatpoor@yahoo.com
چکیده: (2115 مشاهده)
روشنفکری سبب ظهور مذاهب و مکاتبی شد که به بشری کردن امور سخت پایبند بودند؛ به گونه ای که احکام انسانی را به جای احکام الهی قرار می دادند و تفسیر تازه ای از دین ارائه می کردند و روشنفکران در آن با ذهن فاعلی خویش، عمل روشنفکری را درمورد دین انجام می دادند. بررسی برخی از جریانهای تصوف نشان میدهند که آنچه به عنوان جریان روشنفکری غربی و روشنفکری دینی معاصر میشناسیم، قبل از غرب و ایران معاصر، در تصوف و سرزمینهای اسلامی وجود داشته است. جریاناتی با همان منشأات، انگیزه ها و اهداف که باید آنها را جریان روشنفکری صوفیه نامید. .نیکلسون، تصوف را دین شخصی با خدای شخصی میداند. بسیاری از تأویلات و برداشتهای ذوقی و خلاقانه از دین، پیدایش فرقه هایی نظیر ملامتیه، قلندریه و اباحتیه، شطحیات صوفیه و ادعاهای مطرح شده در آنها، جدال صوفیه با فقها و تلاش برای ایجاد مکتبی با نظام فکری و اجتماعی مستقل و ...را میتوان در قالب جریان روشنفکری صوفیه جای داد و توجیه کرد. در این مقاله فرض بر این است که برخی از مؤلفه ها و جریان های روشنفکری را می توان در میان صوفیه جستجو کرد و هدف ما در این مقاله تطبیق این مؤلفه ها و جریان ها با برخی از مؤلفه ها و جریانها در تصوف است
واژههای کلیدی: روشنفکری،
دین،
تصوف
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1396/11/25 | پذیرش: 1397/3/19 | انتشار: 1397/4/12